جشن سده
روز مهرایزد و بهمنماه، هزاران سال است که «سده» به پا داشته میشود، جشنی که در میانهی سرمای بهمنماه، گردهم میآوردمان تا در میان اخگرهای آتش جشن، دیدارها تازه شود و شادیهایمان افزون.
جشن سده همچون دیگر جشنهای ایرانی است، ستایش و نیایش شادمانهای است به درگاه مزدااهورا برای همهی دادههای نیکی که آفریدهاست.
بنابر روایتی، هوشنگشاه به مناسبت کشف آتش و چگونگی مهار آن، این جشن را به پا داشت.
البته برخی معتقدند داستان کشف آتش در زمان هوشنگ،از ساختههای جدیدتر است. این فرضیه امروزه مورد توجه بیشتر شاهنامهشناسان قرار گرفته و از جمله در نسخههای تصحیح شده آقایان، استاد جلال خالقی مطلق و مصطفی جیحونی، داستان کشف آتش به دلایل بسیاری در زمره بیتهای افزوده شده و الحاقی شاهنامه آورده شده است. از سویی از این داستان در هیچیک از متون تاریخی مقدم بر شاهنامه و گاه متاخر بر آن یاد نشده است و همچنین میدانیم که کشف آتش بسیار کهنتر از عصر هوشنگ است که با توجه به اشارههای شاهنامه در باره چگونگی و دستاوردهای زندگی انسان در آن دوره (ساخت ابزار ریزسنگی، یکجانشینی، آغاز کشتوزرع و اهلی کردن برخی حیوانات)، میبایست با دورهای منطبق باشد که در باستانشناسی بنام «میانسنگی/ مزولیت» (حدود 15000 تا 10000 سال پیش) خوانده میشود. و از سوی دیگر این بیتها در برخی نسخههای متقدم شاهنامه و از جمله کهنترین آن (دستنویس فلورانس) وجود ندارد.
پیدایی این جشن (مانند بسیاری مناسبتهای دیگر) نه فقط یک دلیل، بلکه دلایل متعددی دارد که همزمانی آنها بر اهمیت جشن افزوده است. نخست اینکه، اشارههای فراوانی که از داستانها و ترانههای مردمی بدست میآید؛ نشانگر به ستوه آمدن مردم از یخبندان و آرزو برای رفتن سرما و یا کاستنِ از شدت آن بوده و همین نکته مهمترین دلیل پیدایش این مراسم و بر افروختن آتشهایی در مبارزه نمادین با سرماست. بجز این، به نظر میآید که چند واقعه کیهانی نیز در پیدایش این آیین بیتاثیر نبوده است. نخست اینکه جشن سده در چهلمین روزِ شب یلدا یا شب زایش خورشید (انقلاب زمستانی) برگزار میشود و جشن چهلمین روز تولد خورشید است. دوم اینکه، دهم بهمن ماه، یکی از دو هنگامِ سال است که در عرضهای بالایی ایرانزمین، طول تاریکی کامل آسمان 12 ساعت تمام است. سوم اینکه، میدانیم ارتباط واژه «سده» با عدد «سد/ صد» هنوز به اثبات نرسیده است. نظر دیگر این که سده معروف، صدمین روز زمستان از تقویم کهن است، زمستان در تقویم کهن 150 روزه و تابستان 210 روزه بوده است. جشن سده،برابری میکند با صدمین روز از آغاز فصل زمستان و از سویی دیگر 50 شب و 50 روز به جشن نوروز یا اول تابستان.
برگزاری جشن سده
الف) تا دوره ساسانی: فردوسی آن را به هوشنگ نسبت می دهد و ابوریحان بیرونی و نوروزنامه آن را از فریدون می دانند و همچنین رسمی شدن جشن سده به زمان اردشیر بابکان منسوب گردیده است، اما در هیچکدام به شیوه برگزاری آن اشاره ای نشده است.
ب) بعد از ساسانیان: مورخان و نویسندگانی چون بیرونی، بیهقی، گردیزی، مسکویه و … از شیوه برگزاری جشن سده در دوران غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، آل زیار و … تا دوره مغول بسیار نوشته اند. از آیین های عامه مردم سندی نداریم اما در حضور شاهان، رسم شعرخوانی بود و نیز پرندگان و جانورانی به آتش انداخته می شدند و گیاه خوشبو تبخیر می کردند تا مضرات آن را برطرف کنند.
ج) در عصر حاضر: در مازندران، کردستان، لرستان، و سیستان و بلوچستان؛ روستاییان و کشاورزان و چوپانان و چادرنشینان نزدیک غروب یکی از روزهای زمستان (آغاز نیمه یا پایان زمستان) روی پشت بام، دامنه کوه، نزدیک زیارتگاه، کنار چراگاه و یا کشتزار آتشی افروخته و بنا بر سنتی کهن پیرامون آن گرد می آیند بدون آنکه نام جشن سده بر آن نهند.ولی در تهران ، یزد ، کرمان ، اصفهان و شیراز زرتشتیان در دهم بهمن با بر افروختن آتشی این مراسم را بر پا می دارند.
جشن سده هیچگاه به هیچیک از اقوام یا ادیان باستان ارتباطی نداشته و همواره جشنی ملی و برگرفته از شرایط اقلیمی و رویدادهای کیهانی بوده است. باور ایرانی بر این بوده که پس از سده، زمین دوباره گرم میشود و زندگی از دل زمین جریان مییابد. برپایهی همین باور، ایرانیان با آوردن چوب، در افروختن آتش، همبهره میشدند و پس از خاموشی آتش جشن با برداشتن مشتی از خاکستر این آتش، بهرهی خود را برمیداشتند و بر زمینهای کشاورزیشان میپاشیدند تا برکت و گرما را برای زمینهاشان به ارمغان آورند، کاری نمادین و آیینی که شادی همبهرهشدن را دوچندان میکند.